یه دختر خوبیه دختر خوب اولاً اصلاً پیدا نمی شهیه دختر خوب هیچوقت زودتر از اینکه از شیر بگیرنش عاشق نمی شهیه دختر خوب بیشتر از ۳ ساعت توی حموم نمی مونهیه دختر خوب وقتی بلد نیست رانندگی کنه چرا باید زور بزنه و باگل پسراکل کل کنهیه دختر خوب توی روی مامانش وانمیسته و به خاطر قراری که داره (و سرکاره) ۱۰۰۰۰۰ تا دروغ نمی گه یه دختر خوب از مثلاً ۶ ساعت وقت کلاس خودش ۵ ساعتش رو نمی پیچونه یه دختر خوب یواشکی دست تو جیب باباش نمی کنه یه دختر خوب دستمال دماغ باباشو برنمی داره بندازه رو سرش مثل روسری یه دختر خوب با همسایشون که خوشگل تره لج نمی شه یه دختر خوب به خاطر پوست و رنگ بدنش باباشو انقدر تو خرج نمی اندازهیه دختر خوب وقتی معنی ترانه های خارجی رو نمیدونه مجبور نیست که واسه کلاس اونا رو گوش بده یه دختر خوب توی قرار با پسر کلاس زورکی نمیاد و پدر کارمند بیچاره اش رو مدیرعامل و رئیس قلمداد نمی کنه یه دختر خوب دیگه به دختر افغانی ها حسودی نمی کنه یه دختر خوب وقتی از پسری خوشش اومد و داشت از حسودیش می ترکید ۱۰۰۰۰ تا عیب و ایراد روی پسر نمی زاره یه دختر خوب شب زود نمی خوابه کهصبح زود بیدار بشه که بتونه صافکاری و نقاشی کنهدختر خوب برای اینکه مورد توجه قرار بگیره اسمشو عوض نمیکنه یه دختر خوب از دماغ فیل نمی افته که نه؟یه دختر خوب توی مسافرت به خاطر کسی که روش کلید کرده، باباشو توی منگنه قرار نمی ده که بابا تندتر برو!یه دختر خوب عکسهای پسر خوشگلا مانند حمید گودرزی شادمهر عقیلی ونخ سوزن محمدرضا گلزار رو به در و دیوار اتاقش نمی زنه یه دختر خوب وقتی لباس آنچنانی برای خودنمایی ندارد از همسایگانش قرض نمی کند
لادن: اعتراف مي کنم وقتي بچه بودم کارتونفوتباليستها رو نشون مي داد، من هم که بدوناستثنا عاشق تک تک پسراي توي کارتون بودم، مي رفتم لباسمو عوض مي کردم، يه لباس خشگل و شيک مي پوشيدم، تا وقتي توي دوربين نگاه مي کنند، منو ببينند و عاشقم بشن!
نگار: کلاس اول دبستان بودم سر درس "ص"وقتي داشتم مشقاشو مي نوشتم به ذهنم رسيدما تو زبان عاميانه مي گيم "بارون" اما کتابيش مي شه "باران"، پس صابون هم لابد صابان هست اصلش! از اين نبوغ خودم کيف کردم، همه مشقامو نوشتم صابان! فرداش معلممون به شدت نبوغمو برد زير سوال!
شيوا: اعتراف مي کنم بچه که بودم يه بار با آجر زدم تو سر يکي از بچه هاي اقوام، تا ببينم دور سرش از اون ستاره ها و پرنده ها مي چرخه يا نه! تازه هي چند بار پشت سر هم اين کار رو کردم، چون هر چي مي زدماتفاقي نمي افتاد!